جدول جو
جدول جو

معنی فخرالدین مسعود - جستجوی لغت در جدول جو

فخرالدین مسعود
(فَ رُدْ دی)
مسعود. خسرو ایران، ملک الجبال، فخرالدین مسعود بن عزالدین حسین. اولین پادشاه از شنسبانیه (آل شنسب) بامیان است. وی پدر حسام الدین علی و برادر سلطان علاءالدین غوری است. تاریخ وفاتش معلوم نیست ولی محقق است که تا سنۀ 558 هجری قمری در قید حیات بوده، چه طبقات ناصری گوید که در ابتدای سلطنت سلطان غیاث الدین غوری فخرالدین مسعود لشکر به جنگ برادرزاده ها (یعنی سلطانان غیاث الدین و معزالدین غوری) کشید و جلوس غیاث الدین غوری در سال 558بود. ملک الجبال لقبی است که عموماً بر ملوک غور اطلاق کنند، چه غور ولایتی است کوهستانی. (از تعلیقات چهارمقاله از محمد معین ص 3 و 4). رجوع به آل شنسب شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مَ)
ابن عزالدین حسین، ملقب به فخرالدین و ملک الجبال. اولین پادشاه از ملوک غوریۀ بامیان. او برادر سلطان علاءالدین غوری و عم سلطان غیاث الدین و هم عم معزالدین (شهاب الدین) غوری است و پدر حسام الدین علی، و وقتی لشکر به جنگ دو برادرزادۀ خود غیاث الدین و معزالدین سوق داده است. وفات و مدت سلطنت او معلوم نیست و فقطمحقق است که در اواخر نیمۀ اول و اوایل نیمۀ دوم مائۀ ششم حیات داشته است. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا